چیزی که همیشه برایم جای سوال داشته اینه که سیستم آموزشی ما مگر چطور بوده که بچههای ایرانی از کودکی با کتاب و خواندن رفیق نمیشوند، توی درس خواندن همهٔ کارها را به ثانیههای آخر میسپارند. خودم هم از این قافله عقب نبودام، همیشه سر تکلیف مدرسه و دانشگاه و امتحان و پروژه همهٔ تلاش خود را وقف آخرین لحظههای کار میکردم، موقعيتی که ذره ذره وجودم پر از اضطراب و تشویش است. این خاصه چیزیست که من اون را به عنوان ژن سيندرم تنبلی ایرانی یاد میکنم. این نتیجه گیری به من یا تعداد معدودی محدود نمیشه بلکه بسیاری را تحت پوشش قرار میده که این امر باعث نگرانی است. بارها و بارها سعی کردم که خود را از این خصوصیات اخلاقی دوری کنم اما باز هم در لحظه ای و جا و مکانی اين امر گریبانگیر من شده، چیزی که آشکارا مایه ناراحتی من و بسیاری هر روز و هر لحظه ممکن است که باشه. اگر چه این فشار و استرس نه تنها از موفقیت من و بسیاری جلوگیری نکرده و خود در بیشتر مواقع با خاتمه ای خوش پایان یافته اما با این حال من به شخصه از این اضطراب و فشار هیچوقت احساس شادمانی نکرده ام. در مقابل افراد بسیاری از سیستمهای اموزشی دیگر نقاط جهان رفتاری عکس ما انجام میدهند؛ از لحظهٔ اطلاع از موضوع و قالب تکلیف یا امتحان خود را خرد خرد برای لحظهٔ deadline آماده میکنند و با آرامش تمام شب پیش از موعود را سپری میکنند! فرق سیستم آموزشی ما و اینان در چیست؟ نمیدونم سیستم دیکتاتوری شرقیان است که آنان را موفق میکند یا عدم دسترسی به امکانات در پیشینه شان باعث موفقيت نژادهایی چون هندو و چینی ميشه و در این ميان سیستم اروپایی و امریکایی در این بازی چه نقشی دارد. سوال بي جوابي که بي شک ريشه در گذشته ما دارد اما ايکاش قرص و دارويي براي اصلاح اين ضعف در نسل آينده تعبيه بشه ...
نکات این درس:
امروز سومین و به عبارتی آخرین گفتگوی دو طرفهٔ دو کاندیدای ریاست جمهوری از دو حزب دمکرات و جمهوریخواه در دانشگاه هافت استرا در همپستید نیویورک است به مقابل ديدگان می آیند. باب شیفر یکی از برجستهترین گزارشگران خبری است که در شبکهٔ خبرگزاری سی بی اس کار میکند به اداره و طرح سوالات این گفتگو خواهد پرداخت. زمان دیگر به آخرین لحظه های این تقابلها نزدیک میشود و هر دو کاندیدا تا کنون طرحی کلی از آنچه برای ادارهٔ کشور برای چهار سال آتي در پیش دارند مطرح کرده اند و اکنون زمان به سرنوشت سازترین دقایق خود میرسد و هر دو می بایست به پردازشی سنجیده تر و مو شکافانه تر از آنچه در سر دارند بپردازند تا رای دهندگان را از هر تردید و ابهامي جدا سازد. بر اساس آخرین نظر سنجیها میزان آری الکترال۱ دو کاندیدا از وبسایت سی ان ان اوباما دارای ۲۶۴ رای در مقابل مک کین با ۱۷۴ رای قرار دارد و برای پیروزی نهایی در انتخابات الکترال ۲۷۰ رای نیاز است.۲ این در حالیست که نظر سنجیها حاکی از کاهش تمایلات رای دهندگان به حزب مک کین - پالین سخن می گویند و این گفتگو می تواند آخرین تلاش این دو برای بازستانی تعدادی از آرای نامشخص از دست رفته ايشان باشد.
۱. http://en.wikipedia.org/wiki/United_States_Electoral_College
۲. http://www.cnn.com/ELECTION/2008/calculator/index.html
جو حاضر در آمریکا و تعدادی کشورهای اروپایی این روزها طوری است که مارک ترور و تروریست بر اسلامیت بسیاری ملیتها بطور ناخودآگاه میخورد از آن جمله میتوان به عراق، ایران، پاکستان، سعودی، یمن، سوریه اشاره کرد. حال آنکه از دیدگاه و طرز تفکر شما هنوز با خبر نیستند، نمیدانند از کجا آمده اید، پیشینهٔ شما چیست و روز را چگونه شب میکنید. جدا از مسايل سیاسی موجود که بدون شک عامل بسیاری از این برخورد ها شده است، طرز برخورد افراد نیز برای رفع این سو تفاهمها عامل دیگری برای حل این موقعییتها میباشد. از جمله حرکتهای اخیر که درصدد مقابله با تروریست در سراسر جهانند گروهی با نام "یه هوم نهیم" که به معنای "این ما نیستیم" است، گروهی متشکل از تهیه کنندگی و مشاورهٔ رسانه ای واسیم محمود است. او جنبشی از جنس موسیقی متشکل از خواننده های پاکستانی را گرد هم آورده است تا مخالفت خود را نسبت به ترور و تروریسم به حمايت از مردم این سرزمین اعلام دارند. موسیقی آن سخن از صلح دارد و در دفاع از مخالفت این حرکت با تبعیض های حاکم نسبت به اسلام و مسلمانان است و روز به روز افرادی بسیار از گوشه و کنار دنیا به این حرکت میپوندند تا چهرهٔ اعتقاد و ملیت ها را مجزا از آنچه شکنجه، ترور و کشته شدن مقدس میدانند. اسلام مذهب صلح است و اینان به دعوت همهٔ مسلمانان برای دفاع از این حرکت و چاره جویی برای رفع این اختلافات برآمده اند. تا کنون حدود شصت و سه میلیون به طرفداری از این حرکت برخاسته اند.ای کاش حرکتهایی با این وسعت در کشور ما نیز به طرفداری از ایران و ایرانی و مخالفتش با بهرگیری از سلاح اتمی و ترور و تروریست شکل میگرفت و همهٔ ایرانیان از سراسر جهان حمایت خود را اعلام میکردند تا جهانیان به قضاوت یک جانب و نادرست در مخالفت با بهره گیری ملتی از تکنولوژی و اعتباری خاص دست بردارند و با گنده گویی تعدادی همگان را به ميز محاکمه این جرم و جنایت نکشانند.
ميان ِ کتابها گشتم
ميان ِ روزنامههای پوسيدهی پُرغبار،
در خاطرات ِ خويش
در حافظهيي که ديگر مدد نميکند
خود را جُستم و فردا را.
عجبا!
جُستوجوگرم من
نه جُستوجوشونده.
من اينجايم و آينده
در مشتهای من.
چیزی که توی این بحث دیده نمیشد، به رخ کشیدن بود؛ به رخ کشیدن تجربه و سابقه. آنچه که در گفتگوی بین اوباما و مک کین بسیار از سوی مک کین دیده شد. بایدن به زیبایی تمام با دلیل آوری و استناد به آمار و مدارک موجود در تمامی لحظات بحثي منطقي را همراهي کرد. بحثی که همراه با لحظات عاطفی نيز بود، لحظه ای که بایدن از حال، گذشته و آنچه بر او و خانوادهٔ خود گذشته بود سخن به میان آورد و پايان اين عبارات را مکثی ملموس همراه داشت. نمیدونم شاید یک جانبه نباید سخنان پالین رو مورد انتقاد قرار دهم ولي بسياري را از روی حس بی تجربگی و کم سابقگی در تصمیم گیریهای سیاسی او مي توان ديد، پالین با دایرالمعارفي با واژگان محدودی به مباحثه با بایدن آمد. کلماتی که بیشتر از بیش در این بحث برايم متمایز شدند، کلماتی چون مک کین و "Maverick"،"White Flag surrenders"، جو سیکس پکس، هاکی مام و بهمراهي کپی کلمات بسياري از واژگان فرهنگ مک کیني. اين فرصت امتحانی بزرگ را برای پالین بهمراه داشت که روی هم رفته توانست ازش به خوبی بیرون آید. جواب همهٔ سوالات را نداد که البته از کمپینی که بهش تعلق داره چیز غیر قابل باوری نبود.
این گفتگو حول موضوعاتی چون عراق، اقتصاد و سیستم مالیاتی، و روابط خارجی بود. عناوینی چون حقوق اجتمایی افراد نیز در این میان از زبان هردو کاندیدا شنیده شد. بایدن و پالین، هردو بر سر مسالهٔ ارتباط همجنسبازن و تعریف ازدواج متحدن در یک سوی میدان بودند. هردو تعریف ازدواج را بر پایهٔ اعتقادات مذهبی حاصل رابطهٔ بین یک ن و یک مرد تشخیص دادند. این یکی از ارزشمندترین نکات این گفتگو بود. این در حالیست که هردو به التزام برقراری کلیهٔ حقوق انسانی برای تک تک افراد جامعه تاکيد کردند.
در موضوع "Bailout" بایدن با ارایه آمار و شواهد موجود به عدم وجود تفاوت در سیاستهای اقتصادی و خارجی دولت پیشنهادی مک کین با دولت بوش پرداخت. سیاست بخشش مالیاتی زیاد به شرکتهای بزرگ از جمله تفاوتهای اساسی میان دو حزبست. اوباما در سیاست مالیاتی خود برای هر خانواده با درآمد سالین بیش از ۲۵۰۰۰۰ دلار سعی بر ساماندهی و ایجاد نظامي یکپارچه در بر قراری عدالت دارد. این در حالیست که مک کین این تلاش را عامل از بین رفتن بسیاری موقعیتهای شغلی از سوی موسسات کوچک خصوصی میداند.
در سیاست خارجی همچنان پالین سعی بر ادامهٔ روند تامین کمکهای نظامی در عراق بدون تصمیم گیری بر سر ایجاد تاریخ ترک نهایی نیروهای آمریکایی از این کشور داشت. پالین حضور بدون چون و چرای نیروهای امریکایی تا دستیابی به آنچه "پیروزی نهایی" خواند پاسخ اين مسۀله دانست. اما بایدن به نا کافی بودن دلایل و مدارک لازم از ابتدا برای حضور در عراق دانست، و در این بحث تبیین تاریخ پایان دادن به حضور نیروهای نظامی با سیاست و پشتیبانی مناسب تنها راه رهایی از دست دادن نیروهی نظامی و میلیونها دلار پول بر سر خاک عراق دانست. او با ذکر این مطلب، به مقایسه بسیار ریز بینانه ای از میزان هزینهٔ سالیانه نیروهای امریکایی در افغانستان در مقایسه با عراق کرد که این میزان کمتر از هزینهٔ ماهیانهٔ این نیروها در عراق بود. بایدن با انتقاد از کم توجهی جمهوري خواهها از ابتدا در زمینهٔ حضور نیروهی نظامی در افغانستان، تنها چارهٔ تضعیف و از میان بردن نیروهی تروریستی طالبان و ال قأعده که ظرف ۴-۵ سال گذشته قدرتي بیش از پیش یافته اند نیازمند برنامه و تامین بیشتر کمکهای مالی و نظامی دانست و ترک برنامه ریزی شدهٔ عراق را تنها چارهٔ این سیاستگزاری دانست.
در باب بیمهٔ همگانی اجتماعی که دیگر تفاوت اساسی این دو کاندیدا بود، مک کین با سیاست بخشش مالياتي سالیانه ۵۰۰۰ دلاری برای هر خانواده جواب این مساله را پاسخ داد بود، حال آنکه بیش از ۴۵% افراد این سرزمین فاقد دسترسی به بیمه و خدمات مناسب درمانیند که خود یکی از متمایزترین تفاوتهای سیاستهای حکومتهای کپیتالیستی و سوسیالیستیست. در مقابل اوباما با ذکر الگو برداری از سیستم کشورهای اروپایی و کانادا، به نیاز یکپارچه برای التزام برقراری سیستمی هماهنگ برای یکپارچگی پوشش بیمهٔ درمانی برای تک تک شهروردان جوابگوی این مساله شد. بایدن و پالین بار دیگر این سیاست ها را با مقایسه مشکلات احتمالی از پاسخ ارایه شده توسط طرفين به بحث و مناظره در این زمینه پرداختند.
در نهایت در زمینهٔ سیاستهای خارجی، مباحثی چون صلح خاورمیانه (فلسطین و اسراییل)، دستیابی ایران به قابلیت تولید سلاحهای هسته ای، و نام ایران و رئیس جمهور احمدی نژاد همچون بحث پیشین بخش زیادی از این مناظره را به خود گرفت. بایدن بر خلاف پالین، موافقت خود را با اوباما با نشستن بر سر میز مذاکره با دولتها برای رفع نزاعهای موجود، حل اختلافات و یافتن پاسخی مناسب برای پسخگویی به بسیاری از مشکلات من جمله مسالهٔ اسراييل و ایجاد صلح در سرزمینهای فلسطین، آشوب گرجستان و نیازمندی به تجدید نظر در سیاست دو کشور آمریکا و روسیه دانست.
در این مناظره در بسیاری موارد، در رفتن پالین از زیر بار پاسخگویی جامع و کامل به بسیاری سوالات نقطه عطفی بر غیره منطقی بودن سیاستگذاري مک کین در بسیاری سیاستهای خارجی و اقتصادی بود حال آنکه نتیجه بارز این سیاستها را میتوان از فرجام دولت بوش پسر کاملا مشاهده کرد. حال باید تا مناظرهٔ دوم بین اوباما و مک کین منتظر ماند و تاثیر بیشتر این گفتگوها را در تصمیم گیری بسیاری رای دهندگان مردد و رقم خوردن این آرايه نامشخص ماند.
مناظرههای آتی دو کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا در روزهاي ۷ اکتبر در سالن اجتمات دانشگاه بلمونت ايالت تنسی و ۱۵ اکتبر در دانشگاه هفت استریی همپستید نيویورک راس ساعت ۸ به وقت مرکز آمريکا مي توان شاهد بود.
متن کامل این گفتگو را میتوانید در لینک زیر در بخش انتخاباتی وبسایت نیویورک تایمز مشاهده کنید:
http://elections.nytimes.com/2008/president/debates/transcripts/vice-presidential-debate.html