گیس - محسن نامجو





یک روز به شیدایی
در زلف تو آویزم
خود را چو فرو ریزم
با خاش درآمیزم
وگرنه من همان خاکم که هستم

یک روز سر زلف
بلوندت چینم بهر
دل مسکینم
اینم، جگرم
اینم، اینم
یک روز که باشم مست
لایعقل و طرد و سست
یک روز ارس گردم
اطراف تو را گردم
کشتی شوم جاری
از خاک برآرم تو
بر آب نشانم تو

دور از همه بیزاری
دریای خزر گردم (هی)
خواهی تو اگر جونم
محصول هنر گردم
خواهی تو اگر جونم
یک روز بصر گردم
یک روز نظر گردم
پانصد سر سر در گم
ای وای ای وای ای واآآی
حبل المتین گیست
جمعا به تو آویزیم
لاتفرقوا و اعتصموا
لاتفرقوا و اعتصموا
و اعتصموا به حبل الله جمیعا و لا تفرقوا...

یک روز به شیدایی
در زلف تو آویزم
یک روز دو چشمم خیس
یک روز دلم چون گیس
آشفته و ریساریس
بردار دگر بردار
بردار به دارم زن
از روی پل فردیس
...
دریای خزر گردم
خواهی تو اگر جونم
صد سینه سپر گردم
خواهی تو اگر جونم
یک روز بصر گردم
یک روز نظر گردم
پانصد سر سر در گم
ای وای ای وای ای وای

ای درد تو ام درمان
درد سر ناکامی
ای یاد توام مونس
در گوشه تنهایی
وی خاطره‌ات پونز
نوک تیز ته کف کفشم
این سندل رسوایی
این سندل رسوایی
گرگی تو و میشم من
جمعا به تو آویزیم
آب از تو سریشم من
جمعا به تو آویزیم
اوگزاز و دیازپامی
جر زلفت آرامی
چون زلف تو نآرامم
رسوا و پریشم من
سشوار سشوار سشوار

دریای خرز گردم
خواهی تو اگر جونم
صد سینه سپر گردم
خواهی تو اگر جونم
محصول هنر گردم
خواهی تو اگر جونم
یک روز بصر گردم
یک روز نظر گردم
پانصد سر سر در گم
ای وای ای وای ای وای ای وای

جشن بهمنگان


درود،

در سالنامه ايراني (3745) اين روز بنام جشن بهمنگان نامگذاري شده است.

بهمن از واژه اوستايی "وهومن" به چم (معنی) انديشه نيك است.
وهومن يكی از امشاسپدان نزديك به درگاه اهورامزدا است كه اشو زرتشت برای دريافت پيام های اهورايی از او ياری می گيرد.
پاسبانی چهارپايان سودمند در جهان زميني به اين امشاسپدان واگذار می شود، از اين رو زرتشتيان در جشن بهمنگان از كشتار جانوران سودمند و خوردن گوشت آنان خودداري مي كنند و همچنين برخی از زرتشتيان پرهيز از خوردن و كشتار را در همه روزهای بهمن ماه دنبال می كنند. اين جشن پشتيبان مردان درستگار است.

در پناه ايزد يکتا.