ميان ِ کتابها گشتم ميان ِ روزنامههای پوسيدهی پُرغبار، در خاطرات ِ خويش در حافظهيي که ديگر مدد نميکند خود را جُستم و فردا را.
عجبا!
جُستوجوگرم من
نه جُستوجوشونده.
من اينجايم و آينده در مشتهای من.