کتاب اول

نمیدونم باید گفت و یا اينکه فقط نظاره گر هميشگي اين نامعادله نامنطق گونه بايد باشم! اما بعضی‌ آدما اصلا حتی فکر نمیکنن، یا لااقل در طرز فکرشون سیاستی ندارند و یا فکر میکنند که فرد مقابلشان نمی‌‌فهمد و یا اینکه از درک و درایت اندکی‌ برخوردار است. ذهنیتی بس نادرست! بس عبث!!! آدم فقط برای کاراش که به یکی‌ زنگ نمیزنه و اطلاعات بگیره و این تماس قطع بشه تا فرصت دیگه و نیازی دیگه، این تصویر درستی‌ از یک معادلهٔ به اصطلاح دوستی‌ نیست، از یک مبادله دوطرفه! برای دسترسی‌ به اطلاعات و اعداد و ارقام و شماره و آدرس بشریت به تکنولوژی رسیده به نام کتاب اول یا کتاب زرد. و برای آدرس یابی‌ به چیزی به نام جی پی‌ اس و برای ارتباط به ابزارهایی مثل تلفن و موبایل. سوالی که اینجا پیش میاید اینست: چرا افراد در این عصر با وجود بهرگيري از دانش روز برای ارتقای ارتباطات انسانی‌ همچنان درمانده اند! نبايد بگذاریم که زندگی‌ از ما روباتهایی بسازد که درک و منطقشان صفر و یک باشد و در ذهن ضعیف بشریت خود چیزی جز جبر خطي جای نساخته باشند. زندگي بيش از اينست، چشمها را بايد شست، جور ديگر بايد ديد ...