دوست داشتن از عشق برتر است.
عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نا بینایی .
اما دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال .
عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سرزند بی ارزش است و دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هرجا که یک روح ارتفاع دارد، دوست داشتن نیز همگام با آن اوج می یابد . عشق در غالب دلها در شکل و رنگ های مشابهی متجلی می شود و دارای صفات ، حالات و مظاهر مشترکی است اما دوست داشتن در هر روحی جلوه ای خاص خویش دارد و از روح رنگ می گیرد و چون روح ها بر خلاف غریزه ها هر کدام رنگی و ارتفاعی و بعدی و طعم و عطری ویژه ی خویش دارد می توان گفت که به شماره ی هر روحی دوست داشتنی هست. عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست و گذر فصلها و عبور سالها بر آن اثر می کند اما دوست داشتن در ورای سن و مزاج زندگی می کند و بر آشیانه ی بلندش روز و روزگار را دستی نیست...
دکتر علی شریعتی