اين روزها در بلاد کفر بر خلاف ميل باطنيم که علاقه به آزار هيچ بنده اي ندارم مجبورم يک سري به نمازخانه حاجي "ابراهيمي" بزنم. آخر مشکل اينست که هيچ جا مثل اونجا مامن ما نيست، هم يک سري به حاجي ميزنم و هم دست به دعا مي شوم شايد حق تعالي نگاهي هم به من کرد... اما از ته دل شرمنده "ابيف" بزرگم... چون بنده خدا آخر چه گناهي کرده که بايد من را هر روز تحمل کند. به اميد اين که يزدان سپهر و بندگانش از کوتاهي هاي من بگذرند. ضمن اينکه بر صددم که يک پيشنهاديه به جامعه دانشجويي بدهم شايد يک چاره اي براي ما هم اتخاذ کرد آخر زحمت تا به کي!؟
حاشيه: اين روز ها به اين فکرم آخر اين چه برنامه ايي که ميهن عزيز ما بايد شروع ماه رمضان را با يک روز تاخير بعد از کشورهاي همسايه اعلام كند!!!؟؟؟ آخر مگر مي شود که عراق، عربستان، پاکستان و افغانستان.... شرق و غرب!!!.... هاله ماه نو را شاهد باشند و عالمان ما از شرم نگاه به حضور نامحرم بانوي فضانورد ايراني به آسمان پاک هماگونه ايران چشمپوشي کنند و نديده همه چيز را يک روز به تعويق بگذارند! ☺