فشار رواني تيم يا راحتي خيال بازيكنان ما


يك سال ناله و فغان مطبوعات و رسانه‌ها در مورد ضعف بدني و روحي ابراهيم ميرزاپور، يك سال انتقاد به ضعف بنيه حسين كعبي، يك سال ترس از بي‌برنامگي تاكتيكي مقابل مكزيك، يك سال اعتراض به حاشيه امنيت برانكو توسط رئيس فدارسيون فوتبال بالاخره كار دستمان داد و بازي را كه تا دقيقه 75 در اختيار داشتيم به لطف اشتباه، از دست داده و موج نااميدي ملي را در فوتبال دوستان تزريق كرديم! رئيس فدراسيون فوتبال كجاست كه باز گردن راست كرده و براي مخالفان خود كركري بخواند؟ آيا دردناكتر از گريه بچه تماشاگر تيم ملي وجود دارد؟ آيا حزن انگيزتر از آه کشيدن 70 ميليون ايراني در سراسر دنيا وجود دارد؟ آيا آماتوري تر از كارت زرد نكونام و پاس رو به عقب كعبي وجود داشت؟! هد زدن کج علي دايي بر طبق روال هميشگي وجود دارد؟ اما واقعيت‌هاي درهم شكستن آماتوري تيم ملي ايران كاملا مشخص است. بيا و بيدار شويم و چشمانمان را به حقايق اطرافمان بگشاييم. کارها را با برنامه تر به گذشت لحظات بسپاريم. اميد را در چشم جوانان جويا شويم، انتقاد و پيشنهاد را آويزه گوش خود سازيم و تلاش و اصلاح را راهبر خويش. به اميد کاميابي و پيروزيشان در آتي. دادار آسمان پشتيبانشان باشد.